پرطرفدارترین اسم پسر در سال ۱۳۹۶
۱. امیرعلی
۲. محمد
۳. علی
۴. امیرحسین
۵. ابوالفضل
۶. حسین
۷. محمدطاها
۸. امیرعباس
۹. محمدحسین
۱۰. محمدرضا
پرطرفدارترین اسم پسر سال ۱۳۹۵
هم چنین در سال ۱۳۹۵ پرطرفدارترین و بهترین اسم نوزاد پسر به ترتیب به شرح زیر از سوی بیمارستان ها و سازمان ثبت احوال اعلام شده است.
۱. امیرعلی
۲. امیرحسین
۳. امیرعباس
۴. محمد طاها
۵. علی
۶. محمدحسین
۷. ابوالفضل
۸. حسین
۹. محمد
۱۰. کیان
پرطرفدارترین اسم پسر سال ۱۳۹۴
در ۱۳۹۴ خانواده های ایرانی ترجیح دادند ۵ اسم پسرانه زیر را بیشتر از اسامی دیگر روی نوزادان پسر بگذارند.
۱. امیر علی
۲. محمد طاها
۳.، امیرحسین
۴. امیرعباس
۵. علی
پرطرفدارترین اسم پسر از ۱۳۸۰ تا پایان ۱۳۹۳
پرطرفدارترین اسم پسر از ۱۲۹۷ تا پایان ۱۳۸۰
۱ محمد
معنی محمد: ستوده، بسیار تحسین شده، آن که خصال پسندیده اش بسیار است، (در اعلام) نام پیغمبر اکرم (ص )، نام سوره ی چهل و هفتم از قرآن کریم دارای سی و هشت آیه – ستوده شده.
۲ علی
معنی علی: بلند، بلند بر آمده، بلند قدر، بزرگ، شریف، توانا، کلان، نامی از نام های خدای تعالی، (در اعلام) نام امیرالمؤمنین علی (ع)
۳ حسین
معنی حسین: صاحب جمال.خوب، نیکو، (در اعلام) امام سوم شیعیان و پسر علی ابن ابی طالب (ع) از حضرت فاطمه (س) – نیکو، خوب، مصغر حسن، نام امام سوم شیعیان
۴ مهدی
معنی مهدی: هدایت کرده، هدایت شده، نام قائم منتظَر (ع) در نزد شیعه
۵ حسن
معنی حسن: نیکو، جمیل
۶ رضا
معنی رضا: خشنود، خرسند، خوشدل، خرسندی-خشنود شدن.
۷ احمد
معنی احمد:حمیدتر، ستوده تر، بسیارستوده، ازنامهای پیغمبر
۸ محمدرضا
معنی محمدرضا: از نام های مرکب، محمد و رضا – کسی که حضرت رسول اکرم محمد صلی الله علیه وآله از او راضی است.
۹ عباس
معنی عباس: شیری که شیران از او بگریزند. بسیار شجاع و دلیر، عباسِ بن علی مکنی [کنیه او] ابوالفضل و برادر امام حسین (ع) که در واقعه عاشورا به شهادت رسید
۱۰ علیرضا
معنی علیرضا: کسی که علی علیه السلام از او راضی است مرکب از دو اسم علی و رضا
۱۱ ابراهیم
معنی ابراهیم: چهاردهمین سورۀ قرآن کریم،پدر عالی، (در اعلام) یکی از پیامبران اولوالعزم و نام فرزند حضرت محمد (ص) که در کودکی وفات یافت
۱۲ سعید
معنی سعید: خوش اقبال، خوشبخت، سعادتمند، نیک اختر، نیکبخت، همایون، مبارک، میمون، فرخنده، خجسته
۱۳ محسن
معنی محسن: شاهنده، صالح، نیکوکار
۱۴ محمود
معنی محمود: ستوده، ممدوح، ستایش شده ، نیک
۱۵ محمدعلی
معنی محمدعلی: ترکیب اسامی محمد و علی
۱۶ مجید
معنی مجید: بزرگوار، بلندمرتبه، شریف، فخیم، گرامی، عالی، عالی قدر
۱۷ حمید
معنی حمید: ستوده شده
۱۸ غلامرضا
معنی غلامرضا: غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + رضا[، ارادتمند و فرمان بردار رضا ] منظور امام رضا (ع) [ – مرکب از دو اسم غلام و رضا
۱۹ مرتضی
معنی مرتضی: پسندیده- راضی کرده شده. خشنود شده.
۲۰ مصطفی
معنی مصطفی: برگزیده، منتخب از نامهای پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص)
۲۱ جواد
معنی جواد: بخشنده، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، کریم، مکرم
۲۲ علی اکبر
معنی علی اکبر: از اسمی ترکیبی به معنی شریف و بزرگ مرتبه
۲۳ اکبر
معنی اکبر: بزرگتر مهتر. سالمند تر بزرگسالتر جمع : اکابر. یا عالم اکبر. دنیای عظیم جهان بزرگ
۲۴ امیر
معنی امیر:پادشاه، حاکم، حکمران، خان، خدیو، رئیس، ژنرال، سرلشکر، سلطان، شاه، شیخ، فرمانده، ملک
۲۵ عبدالله
معنی عبدالله: بنده خدا : جمع : عباد الله – انسان کامل . – ( اسم ) نامی است از نامهای مردان .
۲۶ مجتبی
معنی مجتبی: برگزیده. برگزیده شده. برگزیده و پسندیده.
۲۷ محمدحسین
معنی محمدحسین: نام ترکیبی از اسم محمد به معنای ستوده شده و حسین به معنای نیکو و صاحب جمال است.
۲۸ مسعود
معنی مسعود: خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت، مبارک، خجسته، میمون، همایون
۲۹ هادی
معنی هادی: پیر، دلیل، راهبر، راهنما، رهبر، مرشد، معلم، رسانا
۳۰ اسماعیل
معنی اسماعیل: مسموع از خدا ‘، (در اعلام) پسر ابراهیم نبی (ع) و هاجر که جد اسماعیلیان یا عرب است – آن که خدا او را شنید، نام پسر ابراهیم (ع) و هاجر
۳۱ علی اصغر
معنی علی اصغر: فرزند شیر خواره امام حسین ع و شهید کربلا در روز عاشورا
۳۲ ناصر
معنی ناصر: غالب، فاتح، مددکار، یار، یاریگر، یاور
۳۳ حمیدرضا
معنی حمیدرضا: ستوده ی خوشنود
۳۴ اصغر
معنی اصغر: اصغر اسم پسرانه است، معنی اصغر: (عربی) کوچکتر، خردتر، کِهتر. [این نام به اعتبار نام حضرت علی اصغر(ع) فرزند کوچک امام حسین(ع) شرف و رواج دارد].
۳۵ یوسف
معنی یوسف: از حواریون و شاگردان حضرت عیسی (ع ) وبه سبط افرائیم منسوب بود و به اعتقاد نصارا جسد مبارک حضرت مسیح را پس از مصلوب شدن در باغچه ٔ خود دفن کرد.
۳۶ وحید
معنی وحید: بی همتا، تک، تنها، فرد، فرید، مجرد، منفرد، واحد، یکتا، یگانه
۳۷ داوود
معنی داوود: (عبری) محبوب؛ (اَعلام) شاه عبرانیان که شاعر و پیغمبر بود و در جوانی به شبانی پرداخت. به خاطر آواز خوش و نواختن بربط مورد توجه شائول قرار گرفت. پس از کشته شدن او به سلطنت رسید و پایتخت را به اورشلیم برد. کتاب مزامیر که مشحون از الهامات غنایی است از او به جا مانده است.
۳۸ جعفر
معنی جعفر: جوی، رود؛ ناقهی پر شیر؛ (اَعلام) ابوعبدالله جعفر ابن محمّد . ششمین امام شیعیان (= امام صادق(ع))، که اساس فقه شیعه به او منسوب است
۳۹ قاسم
معنی قاسم: (در قدیم) بخشکننده، مقسم؛ فرزند امام حسن(ع) و از نخستین یاران امام حسین(ع) که در واقعه ی کربلا شهید شد؛ نام یکی از فرزندان پیامبر اسلام(ص
۴۰ ابوالفضل
معنی ابولفضل :خداوند هنر. صاحب فضل. پدر فضل، (در اعلام) نام یکی از پسران حضرت علی (ع) و برادر امام حسین (ع )، (عباس بن علی معروف به قمر بنی هاشم) – خداوند و صاحب هنر، کنیه دینار، لقب چهارمین فرزند علی (ع)
۴۱ رسول
معنی رسول: (عربی) پیغمبر [خدا]؛ (در قدیم) آنکه از طرف کسی برای بردن پیغام فرستاده می شود، پیک، قاصد؛ (اَعلام) رسول الله پیامبر اسلام(ص).
۴۲ غلامحسین
معنی غلامحسین: غلام حسین (غلامحسین) اسم پسرانه است، معنی غلام حسین (غلامحسین): (عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسین]، ارادتمند و فرمان بردار حسین [منظور امام حسین(ع)].
۴۳ حامد
معنی حامد:ستایشگر. حمدکننده.درودفرستنده. سپاسگزار. ستاینده.
۴۴ سجاد
معنی سجاد: سجده کننده، بسیارنمازخوان، سجده گر
۴۵ اسماعیل
معنی اسماعیل: مسموع از خدا ‘، (در اعلام) پسر ابراهیم نبی (ع) و هاجر که جد اسماعیلیان یا عرب است – آن که خدا او را شنید، نام پسر ابراهیم (ع) و هاجر
۴۶ امید
معنی امید: آرزو، انتظار، رجا، توقع، چشمداشت؛ اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن.
۴۷ امین
معنی امین: استوار، امانت دار، ثقه، درستکار، درست، درست کردار، صالح، موتمن، معتمد، موثق
۴۸ منصور
معنی منصور: (عربی) (در قدیم ) یاری داده شده، پیروز شده، پیروز و موفق؛(درحالت قیدی) به صورت غلبه یافته، پیروزمندانه؛ (اَعلام) 1) نام دو تن از امیران سامانی.
۴۹ موسی
معنی موسی: (عبری) به معنی از آب کشیده؛ پیغمبر معروف بنی اسرائیل در زمان فرعون و رهبر اسیران یهودی در مصر، که آنان را به سوی فلسطین رهبری کرد، ولی پیش از رسیدن بدانجا در اردن درگذشت؛
۵۰ فرهاد
معنی فرهاد: در بعضی منابع فرهاد را «یاری» معنی کردهاند . در شاهنامه پهلوان ایرانی دوران کیکاووس و کیخسرو، که رستم او را برای رهاندن بیژن از زندان افراسیاب با خود به توران برد؛ عاشق ناکام شیرین همسر خسرو پرویز.
۵۱ رحیم
معنی رحیم: (عربی) بسیار مهربان، مهربانی؛ (اَعلام) از نامها و صفات خداوند.
۵۲ کریم
معنی کریم: بخشنده، سخاوتمند؛ از نامها و صفات خداوند؛ از صفات قرآن؛ (در قدیم) گرانبها و ارزشمند و بزرگوار؛ (اَعلام) کریم خان زند، شاه ایران [1165-1193 قمری] و بنیانگذار سلسلهی زند، که خود را وکیلالرعایا لقب داده بود و در پایتختش شیراز، بناهای زیبایی (ارگ، بازار، حمام و مسجد) به وجود آورد.
۵۳ میلاد
معنی میلاد: تولد، زایش، ولادت، روز تولد، هنگام ولادت، سالروز ولادت
۵۴ غلامعلی
معنی غلام علی (غلامعلی): (عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + علی]، ارادتمند و فرمان بردار علی [منظور امام علی(ع)].
۵۵ محمدحسن
معنی محمدحسن: ترکیب دو اسم محمد و حسن که در بالا توضیح داده شد
۵۶ احسان
معنی احسان: بخشش، مهرورزی، نکوکاری، نکویی، نیکی
۵۷ رمضان
معنی رمضان: سنگ گرم و سوزان، نام ماه نهم از سال قمری
۵۸ صادق
معنی صادق: (عربی) آن که گفتارش مطابق با واقعیت است، راستگو، راست و درست و راستین؛ لقب امام جعفر صادق(ع): ششمین امام شیعیان، که اساس فقه شیعه به او منسوب است.
۵۹ بهروز
معنی بهروز: سعادتمند، خوشبخت؛ همراه با سعادت و خوشبختی
۶۰ میثم
معنی میثم: (عربی) پای و سپل شتر که محکم به زمین کوبیده شود؛ از موالی (غلامان) بنی اسد و از اجله (بزرگان) اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع)، که بوسیله ی ابن زیاد به دار آویخته شد.
۶۱ عباسعلی
معنی عباسعلی: اسم پسرانه ترکیبی از اسم های عباس و علی به شرح معانی بالا
۶۲ عیسی
۶۳ بهرام
معنی بهرام: نام روز بیستم از هر ماه شمسی. بهرام یا [ و هرام ] نام چند تن از شاهانی ساسانی است .
۶۴ روح الله
معنی روح الله: (عربی) روح خدا؛ (اَعلام) 1) لقب حضرت عیسی(ع)، [در قرآن کریم چندین جا اشاره شده که عیسی از نفحه ی روح الهی و یا تمثیل روح (جبرئیل) بر مریم بوجود آمده است
۶۵ قربانعلی
معنی قربان علی: قربان: چیزی که بوسیله آن به خدا تقرب یابند، قربانی، فدایی، نزدیک شدن و علی نام مبارک حضرت علی ع به معنی بلندمرتبه
۶۶ کاظم
معنی کاظم: (عربی) (در قدیم) فرو خورنده خشم؛ (اَعلام) لقب امام موسی ابن جعفر(ع) هفتمین امام شیعیان.
۶۷ بهمن
معنی بهمن: نیک اندیش، به منش، نیک نهاد؛ (در گاه شماری) ماه یازدهم از سال شمسی؛ (در گیاهی) نام گیاهی دو ساله و سبز رنگ با گلی زرد رنگ که ریشهی آن مصرف دارویی دارد؛ (در جغرافیا) توده عظیمی از برف و یخ، که از قسمت های بلند کوهستان لغزیده و همراه خود هزاران تن سنگ و مواد دیگر حمل میکند؛
۶۸ حیدر
معنی حیدر: (عربی) شیر، اسد؛ (اَعلام) لقب حضرت علی(ع).
۶۹ اسدالله
معنی اسدالله: (عربی) شیرخدا؛ 2- (اَعلام) از القاب حضرت علی(ع)؛ لقب حمزه سیدالشهدا عموی پیامبر اسلام(ص).
۷۰ مهرداد
معنی مهرداد:داده ی مهر، آفریده شده ی مهر، (در اعلام) اسم سه نفر از پادشاهان اشکانی بوده است.
۷۱ بهزاد
معنی بهزاد:نیک ذات و خوش فطرت. نجیب. اصیل. حلال زاده. ). نیکوزاد. به زاده. نیکوزاده. نیک نژاد. نیکوتبار.
۷۲ یدالله
معنی یدالله: (عربی) دست خدا؛ (به مجاز) قدرت خداوند. (برگرفته از قرآن کریم، آیهی 69 سورهی مائده).
۷۳ پرویز
معنی پرویز:پیروز، پیروزگر، فاتح؛ (اَعلام) نام خسرو دوم شاهنشاه ساسانی، مشهور به «خسرو پرویز» پسر هرمزد چهارم و نواده ی انوشیروان
۷۴ نادر
معنی نادر: (عربی) آنچه به ندرت یافت شود، کمیاب؛ آن که در نوع خود بی نظیر باشد، بی همتا؛ عجیب، شگفتآور؛ (در حالت قیدی) به ندرت؛ (اَعلام) 1) نادر شاه افشار: شاه ایران
۷۵ سیدمحمد
معنی سیدمحمد: جمع دو اسم سید به معنی آقا و محمد به معنی ستوده شده
۷۶ حبیب الله
معنی حبیب الله: (عربی) دوست خدا
۷۷ مسلم
معنی مسلم: (عربی) پیرو دین اسلام، مسلمان؛ (اَعلام) 1) مسلم ابن عقیل ابن ابیطالب: [قرن اول هجری] پسرعموی امام حسین(ع) و فرستادهی او به کوفه، که از مردم آنجا برای امام حسین(ع) بیعت گرفت. ابن زیاد والی او را دستگیر کرد و به شهادت رساند
۷۸ ابوالقاسم
معنی ابوالقاسم: (عربی) پدر قاسم؛ (اَعلام) 1) ابوالقاسم: کنیه ی پیامبر اسلام(ص)، محمّد ابوالقاسم محمّد ابن حسن عسکری(ع)
۷۹ علی رضا
معنی علیرضا: کسی که علی علیه السلام از او راضی است مرکب از دو اسم علی و رضا
۸۰ حسینعلی
معنی حسینعلی: (عربی) از نامهای مرکب، حسین و علی.
۸۱ حبیب
معنی حبیب: (عربی) دوست، یار، معشوق؛ (اَعلام) حبیب ابن مظاهر [قرن اول هجری] مسلمان شیعه ی ساکن کوفه، از یاران امام حسین(ع) که همراه او در کربلا شهید شد
۸۲ بهنام
معنی بهنام: نیک نام، خوش نام؛ (اَعلام) شهرت باستان شناس معاصر (عیسی بهنام) از بنیانگذاران رشته ی باستان شناسی دانشگاه تهران و از پایه گذاران موزه ی مردم شناسی.
۸۳ علی محمد
معنی علی محمد: (عربی) از نامهای مرکب، علی و محمد.
۸۴ محمدتقی
معنی محمدتقی: (عربی) از نامهای مرکب، محمد و تقی.
۸۵ جلال
معنی جلال: (عربی) بلند پایگی، عظمت، بزرگی؛ از صفات خداوند که به مقام کبریایی او اشاره دارد.
۸۶ محمدجواد
معنی محمد جواد: بنده ستوده شده خدا و بخشاینده
۸۷ جمشید
معنی جمشید: به معنای جم درخشان یا جم شاه؛ (اَعلام) آخرین شاه پیشدادی در داستانهای ملی ایران، ملقب به جَم، که 650 سال پادشاهی کرد و در سیصد سال نخست آن هیچ بیماری و مرگ نبود. سپس او گمراه و ستمکار شد و مردم به یاری ضحاک بر او شوریدند. او از ایران گریخت و مردم پس از صد سال او را در نزدیکی دریای چین یافتند و با اره دو نیم کردند.
۸۸ امیرحسین
معنی امیرحسین :امیر خوب و نیکو، پادشاه نیک، حاکم صاحب جمال – مرکب از دو اسم امیر و حسین، کسی که حسین علیه السلام امیر و حاکم اوست
۸۹ خلیل
معنی خلیل: (عربی) دوست، دوست یکدل؛ (اَعلام) لقب حضرت ابراهیم(ع) در قرآن کریم. (سورهی نساء آیه 125).
۹۰ ایمان
معنی ایمان: اطمینان، اعتقاد، باور، باورداشت، عقیده، گرویدن
۹۱ یعقوب
معنی یعقوب: (عبری) به معنی «پاشنه را میگیرد»؛ (اَعلام) پیامبر یهود و نیای بنی اسرائیل، پسر حضرت اسحاق و پدر حضرت یوسف؛ از حواریان حضرت عیسی(ع)، معروف به یعقوب اکبر، که به روایت انجیل در پای صلیب حضرت عیسی(ع) حضور داشت و در مصر به دار آویخته شد. یکی از رسالههای عهد جدید منسوب به اوست؛
۹۲ عزیز
معنی عزیز: (عربی) آن که او را بسیار دوست بدارند یا برای او ارزش و احترام زیادی قائل باشند، گرامی، محبوب، دارای رفاه، عزت و احترام در مقابلِ ذلیل؛ از نامها و صفات خداوند؛ (در قدیم) دارای عظمت و احترام؛ (در تصوف) مرشد، پیر.
۹۳ غلام
معنی غلام: ارادتمند و فرمانبردار
۹۴ عبدالرضا
معنی عبدالرضا: (عربی) بنده رضا؛ (به مجاز) دوستدار و ارادتمندِ امام رضا(ع)؛ [این نام به لحاظ تولا و دوستی با امام رضا(ع) انتخاب میشود].
۹۵ عبدالحسین
معنی عبدالحسین: (عربی) بنده حسین؛ (به مجاز) دوستدار و ارادتمندِ امام حسین(ع)؛ [این نام به لحاظ تولا و دوستی با امام حسین(ع) انتخاب میشود]؛ (اَعلام) عبدالحسین شرف الدین ابن یوسف عاملی موسوی دانشمند و متکلم شیعه در قرن 13و 14 هجری.
۹۶ سیدعلی
معنی سیدعلی: اسم پسرانه ترکیبی از نام سید به معنی آقا و علی به معنی بلندمرتبه
۹۷ رامین
معنی رامین: نام عاشق ویسه، این کلمه در بعضی منابع مرکب از «رام»به معنی طرب و «ین»است به معنی طربناک است. رامتین – عاشق ویس در منظومه ویس و رامین
۹۸ مهران
معنی مهران: دارنده مهر، (در اعلام) نام یکی از خاندان های هفتگانه عصر ساسانی . نام رود سند است. نام رودی که از سمت مشرق آغازد و از جهت جنوب به سوی مغرب متوجه می شود و در طرف پایین سند به دریای فارس می ریزد.
۹۹ شهرام
معنی شهرام: مطیع شاه، رام شاه؛ آرام شاه، موجب آرامش شاه.
۱۰۰ سیدحسین
معنی سیدحسین: آقای نیکو و صاحب جمال است
ب ۱۰ پرطرفدارترین اسم پسر ایرانی اصیل از ۱۲۹۷ تا پایان ۱۳۸۰
گذشته از اسامی با ریشه های عربی و گرایش های مذهبی، انتخاب اسامی ایرانی هم بین مردم بسیار رایج است و در میان نام های ایرانی در گروه مردان با بررسی ۹۰ میلیون سند سجلی پرطرفدارترین اسم پسرانه ایرانی در ۱۰۰ سال اخیر ایران به شرح زیر معرفی شدند.
۱. امید
معنی: آرزو، انتظار، رجا، توقع، چشمداشت؛ اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن.
۲..فرهاد
معنی:در بعضی منابع فرهاد را «یاری» معنی کردهاند . در شاهنامه پهلوان ایرانی دوران کیکاووس و کیخسرو، که رستم او را برای رهاندن بیژن از زندان افراسیاب با خود به توران برد؛ عاشق ناکام شیرین همسر خسرو پرویز.
۳. بهروز
معنی:سعادتمند، خوشبخت؛ همراه با سعادت و خوشبختی
۴. بهرام
معنی: نام روز بیستم از هر ماه شمسی. بهرام یا [ و هرام ] نام چند تن از شاهانی ساسانی است .
۵. بهمن
معنی: به معنی بهمنش و نیک اندیش، نیک نهاد. نام ماه یازدهم از هر سال شمسی.
۶. مهرداد
معنی:داده ی مهر، آفریده شده ی مهر، (در اعلام) اسم سه نفر از پادشاهان اشکانی بوده است.
۷. بهزاد
معنی:نیک ذات و خوش فطرت. نجیب. اصیل. حلال زاده. ). نیکوزاد. به زاده. نیکوزاده. نیک نژاد. نیکوتبار.
۸. پرویز
معنی:پیروز، پیروزگر، فاتح؛ (اَعلام) نام خسرو دوم شاهنشاه ساسانی، مشهور به «خسرو پرویز» پسر هرمزد چهارم و نواده ی انوشیروان
۹. بهنام
معنی: نیک نام، خوش نام. نام نیک و خوب.
۱۰. رامین
معنی:نام عاشق ویسه، این کلمه در بعضی منابع مرکب از «رام»به معنی طرب و «ین»است به معنی طربناک است. رامتین – عاشق ویس در منظومه ویس و رامین